سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! به من بینش در دینت و فهم در حکمتت و فقه در دانشت عطا فرما . [امام زین العابدین علیه السلام]
 
یکشنبه 88 اسفند 23 , ساعت 12:58 عصر

آنتوآن زند رلوی ( پایه گذار شیطان پرستی مدرن )  لعنت بر او  و  پیروانش

آنتون زندرلوى در یازدهم آوریل 1930 متولد شد. نام اصلى وى هوارد استانتون لوى بود. وى در سن شانزده سالگى براى همراهى با سیرک، خانه را ترک مى‏کند. در آن سیرک با شیرها سر و کار پیدا مى‏کند. روحیه مهربان و خوگرفته وى با حیوانات به او کمک مى‏کند از تربیت کنندگان شیر شود. دو سال بعد در یک کارناوال در نقش نمایش دهنده زیبایى اندام ظاهر مى‏شود و همچنین به هیپنوتیسم افراد مى‏پردازد. وقتى در سال 1948 دوره تعطیلى زمستانه کارناوال شروع مى‏شود، براى نمایش زیبایى اندام به یکى از باشگاههاى زیبایى اندام در کالیفرنیاى جنوبى مى‏رود و در همین باشگاه با مرلین مونرو (MonroeMarliyn) آشنا مى‏شود و با او ازدواج مى‏کند. در سال 1951 نیز با دختر چهارده ساله‏اى به نام کارول لانسینگ (Lansing Carole) ازدواج مى‏کند و پس از آن به مطالعه در جرم‏شناسى در کالج شهر سان فرانسیسکو مشغول مى‏شود . از این زوج، دخترى به نام کارلا در سال 1952 متولد مى‏شود. لوى درهمین سال به عنوان عکاس پلیس سان فرانسیسکو مشغول به کار شده و با بخش ناپسند کارهاى بشر، یعنى قتل و بزه‏ دیدگان، تجاوز به عنف آشنا مى‏شود. همچنین ضمن عکسبردارى از صحنه‏هاى تکان دهنده تصادفات خونین با این بخش از حوادث زندگى آدمیان نیز روبه رو مى‏گردد. لوى مى‏گوید تجرییات همین دوره باعث شد که منکر خدا شود. لوى در خانه بزرگى که به (خانه سیاه) معروف شد زندگى مى‏کرد. رفتارهاى نامتعارف و عجیب لوى در این مکان بدنام ، خود به دستاویزى نمایشى تبدیل شده بود. زندگى در خانه‏اى سیاه و بدنام با حیواناتى مانند رتیل، مار بوآ، پلنگ و شیرى به نام تولگار (tollgate) توجه بسیارى را به خود جلب کرده بود. لوى در همین (خانه سیاه)جلسات هفتگى خود را برپا مى‏کرد و به امور رازآلود و موضوعات سیاهى مانند خون آشام‏ها، آدم‏هاى گرگ صورت، شکنجه گرى و جنون مى‏پرداخت. این نشست‏ها با استقبال زیادى روبه رو مى‏شود. و لوى از این راه براى آنچه که (حلقه جادویى) مى‏نامید، 5/2 دلار دریافت مى‏کند. بعد از آنکه در سال 1966 کلیساى شیطان را بنا مى‏نهد، چهره مشهور محلى مى‏شود و تا حدودى از جایگاه ملى نیز برخوردار مى‏گردد. اما در دهه 1970 محبوبیتش را بتدریج از دست مى‏دهد و در سال 1975 به دنبال نزاع با معبد ست (setofTemple )، از فضاى عمومى کناره مى‏گیرد. او دوباره در دهه 1990 با آلبومى از موسیقى‏هاى خود و عکس‏هاى زیبایى اندام به عرصه اجتماع باز مى‏گردد. یکى از آلبوم‏هاى موسیقى وى شیطان به تعطیلات مى‏رود (asatan.taes1995holiday) نام دارد. لوى تا زمان مرگ روى کتاب خود با عنوان شیطان سخن مى‏گوید (Speaks Satan)کار مى‏کند این کتاب در سال 1998 با مقدمه‏اى از اسقف اعظم کلیساى شیطان، مارلین مانسون به چاپ رسید. اواخر عمر لوى با درگیرى‏ها ومشکلات بسیارى همراه مى‏شود. در سال 1990 دخترکوچک او زینا شرک (SchreckZeena)، در انظار عموم از پدرش مى‏جوید و به راهبه کلیساى رقیب یعنى معبد ست مبدل مى‏شود. زینا، پدرش را دروغگو و غیر قابل اعتماد مى‏داند و حوادث زندگى او را سراسر دروغ مى‏خواند. در سال 1991 لورنس رایت (Lawrence Wright) درنشریه سنگ غلتان (Stone Rolling) مقاله‏اى مى‏نویسد که زندگى لوى را با چالش مواجه مى‏کند. در همین سال بعد از محکوم شدن در دعوایى میان او و همسر سومش، دیانا هاگرتى (HagertyDiana)، مجبور مى‏شود (خانه سیاه) را بفروشد. بیوگرافى لوى نوشته بلانکه بارتون با عنوان دروغ‏هاى جذاب، زندگى لوى را (سرشار از نادرستى‏ها و پلیدى‏ها) جلوه مى‏دهد. جان ریموند (John Raymond)، تمامى اعمال و مناسک شیطانى را به مسخره مى‏گیرد و مى‏نویسد که دو آنتون لوى وجود داشت: یکى خرقه سیاهى که پایه گذار کلیساى شیطان بود و دیگرى کسى که چیزهایى آفرید تا خلوتش را پر کند و آنچه را در خلوت خود، جعل کرده به مطبوعات دهد تا او را معرفى کنند. لوى مى‏گفت من نمى‏خواهم این افسانه از بین برود، این خطر وجود دارد که وقتى شمابا جوانانى مواجه شوید که مرا الگو قرار داده‏اند، سرخورده و مأیوس شوید ؛ من ترجیح مى‏دهم پیشینه‏ام را در راز آلودگى کفن بگیرم و دفن کنم!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ